معنی متضاد حکیم

حل جدول

متضاد حکیم

جاهل، بیمار، مریض

مترادف و متضاد زبان فارسی

متضاد

ضد، مخالف، متقابل، نقیض، دارای تضاد،
(متضاد) مترادف، موافق


حکیم

عارف، فیلسوف، دانش‌پژوه، دانشمند، دانشور، عالم، فاضل، فرجاد، پزشک، حکیم‌باشی، طبیب، عاقل، فرزانه، دانا،
(متضاد) جاهل، بیمار، مریض

فارسی به عربی

حکیم

حکیم

لغت نامه دهخدا

متضاد

متضاد. [م ُ ت َ ضادد] (ع ص) با هم مخالفت کننده. (آنندراج) (غیاث). مخالف یکدیگر. یقال هما متضادان، آن دو مخالف یکدیگرند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد): از طبیب پرسیدم گفت زار برآمده است و دو سه علت متضاد دشوار است علاج آن. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 370). و همی بینیم که چیزهای متضاد پدید همی آید. (جامع الحکمتین ناصرخسرو). که بنیت آدمی آوندی ضعیف است پر اخلاط فاسد، چهار نوع متضاد. (کلیله چ مینوی، ص 55). و با این هم چهار دشمن متضاداند طبایع با وی همراه بل هم خواب. (کلیله چ مینوی ص 55). || (اصطلاح بدیع) این صنعت چنان باشد که دبیر یا شاعر در نثر و نظم الفاظی آرد که ضد یکدیگر باشد، چون حاره و بارد، نور و ظلمت، درشت و نرم، و سیاه و سفید. (حدائق السحر، ص 24). بیتی یا مصراعی که در آن صنعت تضاد باشد. || (اصطلاح دستور زبان) به کلماتی اطلاق می شود که در صورت مختلف و در معنی ضد هم باشند.


حکیم

حکیم. [ح َ] (اِخ) ابن معاویه. صحابیست.

حکیم. [ح َ] (اِخ) ابن دینار، مکنی به ابی طلحه. محدث است.

حکیم. [ح َ] (اِخ) ابن عمیرالشامی، مکنی به ابی الاحوص. محدث است.

حکیم. [ح َ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. (مهذب الاسماء): حکیم حکیمان خداست، یعنی شفای بیماران او تعالی بخشد.
هیچکسی نیست ز زیبا و زشت
کش نه حکیم از پی کاری سرشت.
(از جنگ زهرالریاض).
چنین که کرد تواند مگر خدای بزرگ
که قادر است و حکیم است و عالم و جبار.
ناصرخسرو.
دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
که کریمی و حکیمی و عظیمی و قدیر.
سعدی.

حکیم. [ح َ] (اِخ) ابن طلیق بن سفیان بن امیه قرشی. از صحابیان است.

حکیم. [ح َ] (اِخ) ابن منصور واسطی خزاعی، مکنی به ابی سفیان. محدث است.

حکیم. [ح َ] (اِخ) ابن سعد، مکنی به ابی یحیی. محدث است.

عربی به فارسی

حکیم

عاقل , دانا , بصیر , بافراست , حکیم

فرهنگ عمید

حکیم

پزشک،
دانا، دانشمند، خردمند،
فیلسوف،
از نام‌های خداوند،
* حکیم علی‌الاطلاق: [قدیمی] ذات باری‌تعالی،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

متضاد

پادواژه، در برابر، روبرو

معادل ابجد

متضاد حکیم

1323

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری